اهمالکاری چیست و چه تفاوتی با تنبلی دارد؟ راهحل مقابله با آن چیست؟

سادهترین تعریف برای اهمالکاری یا به تعویق انداختن کارها (Procrastination) یعنی تعلل ورزیدن در انجام کارها و به تأخیر انداختن کارها که یکی از مهمترین چالشهای ما در مدیریت زمان این است که، کارهایی را میدانیم به هر حال باید انجام دهیم، اما به دلایل دیگری به عقب میاندازیم.
مثلا:
میدانیم باید هفتهٔ دیگر تکالیف درسی خود تحویل دهیم، اما این کار را تا شب اخر عقب میندازم.
میخواهیم برای تناسباندام رژیم بگیریم، اما فعلاً وسط هفته است و ترجیح میدهیم از شنبه شروع میکنیم.
در هر صورت باید تولیدمحتوا را برای پیج شروع کنیم، اما بهانه نداشتن پردهسبز، دوربین حرفهای و… میآوریم.
در این مقاله دربارهٔ اهمالکاری و موضوعات مرتبط با آن صحبت میکنیم. از تعریف اهمالکاری شروع میکنیم و سپس به تفاوت تنبلی و اهمالکاری میپردازیم. بعد از آن با یک نمونه پرسشنامه سنجش اهمالکاری آشنا میشویم. در پایان از ریشههای اهمالکاری حرف میزنیم و به این پرسش پاسخ میدهیم که چگونه اهمالکاری را ترک کنیم؟
شناخت بهتر اهمالکاری میتواند نقش موثری در بهبود عمل کردن به هدفگذاری و مهارت برنامهریزی و مدیریتزمان همچنین افزایش قدرت اراده و بهبود روابط عاطفی دارد.
کلمهٔ Procrastination از ترکیب دو جزء لاتین Pro (رو به سوی چیزی) و Crastinus (متعلق به فردا) ساختهشدهاست. پس Procrastination را میتوان معادل «به فردا انداختن» دانست. این اصطلاح در چند دههٔ اخیر به شدت رواج یافته و در گذشته در کتابهای روانشناسی معمولاً از کلمه Irrational Delay به معنای بهتأخیر انداختن غیرعقلایی استفاده میشد.
ما در زبان فارسی از اصطلاحات «تعلل ورزیدن»، «اهمالکاری» و «بهتعویق انداختن» استفاده میکنیم.
اهمالکاری را میتوان آن زاویههای احساسی، ذهنی و رفتاری بررسی کرد. اما تعریف کلی این مفهوم بصورت زیر است.
(( اهمالکاری یعنی عقب انداختن غیرضروری کارها، بدون این که ضرورتی در این به تعویق انداختن وجود داشته باشد.))
فرد اهمالکار میداند که به عقبانداختن یک کار میتواند ضررهایی به همراه داشته باشد، اما با وجود این، کار را به تعویق میاندازد.
از طرف دیگر میتوان اهمالکاری را به اینصورت تعریف کرد:بدون توجه به اهمیت و ضروریت کارها، مواردی را در اولویت قرار میدهیم که لذت انجام دادنشان خیلی زیاد تر از کار ضروری ایت و یا رنج انجام دادنشان کمتر از رنج انجام دادن کار اصلی که باید انجام دهیم است.
به این مثالها توجه کنید:
- اگر باید تا فردا خرید خونه رو انجام بدی و امروز هم تعطیل است و کار دیگری ندارید، عقب انداختن خرید از صبح به ظهر یا عصر – حتی اگر به نیت استراحت بیشتر باشد – مصداق اهمالکاری نیست. چون این کار تبعات منفی برای شما ندارد.
- اگر پای سیستم کامپیوتری نشستید و میدانید که باید طراحی سایت را انجام دهید، اما به بهانهٔ چک کردن ایمیل یا مرتبکردن عکسها و یا چک کردن هواشناسی، شروع پروژه را عقب میاندازید، اهمال کار محسوب میشوید.
- اگر یکهفته تا امتحان باقیمانده و درس خواندن را برای شب آخر میگذارید، و میدانید که احتمال دارد مشکلی پیش بیاید و آن شب نتوانید درس بخوانید، اهمال کار هستید. چون این کار تبعات منفی برای شما ندارد.
پس همیشه نمیتوانیم بگوییم «عقب انداختن همه کارها یعنی اهمالکاری.» در صورتی که عقب انداختن دردسر و هزینه ایجاد کردهباشد یعنی اهمالکاری.
معمولاً اهمالکاری را یک چالش در مسیر هدفگذاری و برنامهریزی میدانند. اما تبعات منفی اهمالکاری بسیار بیشتر از اینهاست. پژوهشهای زیادی نشان میدهد که بیماری به تعویق انداختن میتواند برای فرد استرس و اضطراب زیادی ایجاد کند و برای سلامتی او تهدید بدی باشد. افراد اهمالکار سیستم ایمنی ضعیفتری دارند و بیشتر بیمار میشوند. از نشانههای افسردگی، میتوان به احساس گناه و کمخوابی در بیشتر نسبت به سایر افراد اشاه کرد.
اهمالکاری چه تفاوتی با تنبلی دارد؟
اکثر افراد معمولاً اهمالکاری و تنبلی را یکسان فرض میکنند. اما باید بدانیم که بین تنبلی و اهمالکاری تفاوت وجود دارد.
تنبلی مربوط به مواردی است که کاری را انجام نمیدهیم و آن را در برنامهٔ کاریمان قرار نمیدهیم. مثلاً چند سال است میگوییم باید کلاس زبان بروم اما نمیدانم چرا شروع نمیکنم. این تنبلی میتواند ناشی از بیانگیزگی باشد و یا این که هنوز قانع نشدهایم دانش زبان انگلیسی واقعاً برای ما ضروری است.
اما معنای اهمالکاری مربوط به کارها و فعالیتهایی است که میدانیم باید انجام دهیم و در نهایت هم انجام میدهیم، ولی انجام آنها را به تأخیر میاندازیم. مثلاً میدانید که باید وسایل سفر را تا فردا قبل از ظهر آماده کنید و در نهایت هم آماده میکنید اما مدام آن را به تعویق میاندازید تا لحظهای که میخواهید حرکت کنید.
به عنوان مثالی دیگر، ممکن است ماههاست با خود درگیر هستید که میز اتاقتان را تعوض کنید. این کار را هم بیشتر به خاطر تنوع در ظاهر اتاق میخواهید انجام دهید، ولی هنوز شروع نکردید. این یعنی تنبلی.
اما اگر کار را شروع کردهاید و نصف کار هم پیش رفته و همه چیز آن وسط رها شده و میدانید که هفتهٔ بعد هم مهمان دارید، اما باز کار را عقب میاندازید، اینجا شما صددرصد گرفتار اهمالکاری هستید.
اگر تفاوت اهمالکاری و تنبلی را ندانیم، در انتخاب راهکار غلبه بر تنبلی و اهمالکاری دچار مشکل میشویم. کسی که وسایل سفر را آماده نمیکند با کسی که وسایل سفر را لحظه آخر آماده میکند، دربهدر دنبال پیدا کردن وسایل است، متفاوت است.
با توجه به این تفاوتها میتوان گفت راهکار ترک تنبلی بصورت کامل با روشهای مقابله با اهمالکاری یکسان نیست.
اهمالکاری خود را در بسیاری از قلمروهای زندگی نشان میدهد:
- اهمالکاری تحصیلی
- اهمالکاری شغلی
- اهمالکاری در کارهای روتین و تعهدات روزمره
- اهمالکاری در حوزهٔ سلامت
- اهمالکاری در تفریح
- اهمالکاری در روابط
برای سنجش اهمالکاری، پرسشنامه های متعددی وجود دارد؛ یکی از معتبرترین پرسشنامهها را در مقاله
قرار داریم میتوانید مراجعه کنید و نمره اهمالکاری خود را ببینید.
علت به عقب انداختن کارهایمان چیست؟
تعلل ورزیدن در کارها و اهمالکاری در انجام وظایف، رفتار پیچیدهای است و میتواند چندین علت داشتهباشد. همچنین با توجه به رویکردهای مختلف در روانشناسی، احتمالاً پاسخهای متفاوتی دربارهٔ علت اهمالکاری خواهید شنید .
در رویکرد روان تحلیلگری فروید، معمولاً ریشهٔ بسیاری از اهمالکاریها را اضطراب میدانند. آنها بر این باورند که اگر در انجام کاری اضطراب باشی، احتمالاً آن را عقب خواهید انداخت. علت بوجود آمدن این اضطراب چیه؟ علل زیادی میتونه باشه. مثلاً اگر دانشجویی از خودش انتظار دارد که پروژهاش باید نمره کامل بگیرد، در نتیجه انجام پروژه ممکن است برایش کاری سخت و اضطراب آور باشد. پس در مقایسه با دانشجویی که انتظار دارد که نمره خوبی بگیرد نه لزوما نمره کامل، بیشتر احتمال دارد انجام پروژه را به عقب بیندازد.
مستقل از رویکرد فرویدی، خیلی از پژوهشها نشان دادهاند که «ترس از شکست» میتواند یکی از ریشههای به عقب انداختن کارها باشد.
برخی دیگر از روانشناسان هم بر این باورند که فضای خانواده در دوران کودکی و روشهای رفتاری و تربیتی والدین، یکی از ریشههای مهم در اهمالکاری افراد میباشد. مثلا، مادران و پدرانی که به شدت فرزندان خود را میکنند و برای همه کارها باید و نباید میگویند، یا انتظار دارند فرزندانشان کارها را بیعیب و نقص انجام دهند، احتمال داشتن فرزندانی اهمالکار بسیار بالاست. زیرا فرزندان این افراد این احساس را داشتهاند که در تصمیمگیری برای انجام دادن یا ندادن کارها، هیچ اختیاری ندارند، پس راهحلی که انتخاب میکنند عقب انداختنکارهاست و خشمشون را به این صورت بروز میدهند.
همچنین، والدینی که مدام به جای فرزندان خود تصمیم میگیرند، اولویتهای کاری برای فرزندشان تعیین میکنند، طبیعتاً فرزندان این افراد در تصمیمگیری، برنامهریزی و مدیریت زمان ضعیف خواهند بود و ممکن است این بصورت اهمالکاری خود را نشان دهد
بسیاری از پژوهشها هم عزتنفس پایین و اهمالکاری را باهم در ارتباط میدانند. یعنی هم عزتنفس پایین باعث افزایش اهمالکاری میشود و هم اهمالکاری که باعث افکت کیفیت مطلوب کارها میشود، میتواند عزتنفس را کاهش دهد.
یکی دیگر از علتهای اهمالکاری ضعف در برنامهریزی است. اگر هدفهای بزرگی دارید، و مدت زمان کافی برای انجام یک کار در نظر نگرفتهای، و فعالیتها و اقدامهای پیشنیاز را انجام ندادهای، احتمال به تعویق انداختن کارها افزایش پیدا میکند. افراد اهمالکار در تخمین مدت زمان بسیار ضعیفتر از افراد عادی هستند.
آموزش برنامهریزی و زمانبندی میتواند به شما کمک کند تا حوزههای احتمالی ضعف در برنامهریزی را بهتر تشخیص دهید. که ما در دوره برنامهریزی به زودی در همین سایت قرار داده میشود به شما آموزش دقیق با رویکرد کاملا علمی را آموش میدهیم.
در روانشناسی رفتارگرا به علتهای شرطی شدن و تقویت رفتار توجه دارد. به عنوان مثال میگویند ما اهمالکاری را «یاد میگیریم.» کاری را عقب میاندازیم و بعداً هم از عهدهٔ آن برمیآییم، حتی اگر شکست بخوریم یا نتوانیم آن کار را انجام دهیم، باز هم رفتارمان را اصلاح نمیکند.
مثلا به جای رفتن به دندانپزشکی برای ترمیم دندان پوسیده، به تماشای فیلم خود را مشغول میکنیم. حتی اگر درد آن بیاید و نتوانیم آن روز به پزشک مراجعه کنیم و مجبور به تحمل درد دندان شویم.طبیعی است که برای مغز راحتتر است «عقب انداختن» را به «لذت بردن» ربط بدهد (هر دو تقریباً همزمان روی دادهاند) تا این که رنج و ناراحتی دندادن درد را به عقب انداختن مربوط بداند. پس میتوان حدس زد که مغز با اهمالکاری تشویق میشود.
علاوه بر موضوع شرطی شدن، این را هم میدانیم که بر اساس مطالعات دنگیلبرت، انسان در تخمین زمان آینده خطاهای زیادی دارد و نمیتواند به درستی حدس بزند که وقتی کار امروز را به فردا میاندازد، احساس فردا برای او چگونه است. شاید اگر قادر بود تلخی و سختی احساس فردا را بهدرستی و دقیق پیشبینی کند، به سمت اهمالکاری پیش نمیرفت.
ضعف در مهارت تصمیمگیری هم میتواند باعث به تعویق انداختن تصمیمها شود. باید به این نکته توجه داشتهباشیم که اهمالکاری، فقط در فاصلهی بین تصمیم و اقدام ظاهر نمیشود؛ بلکه گاهی اوقات باعث میشود که زمان جمعآوری اطلاعات تا انتخاب راهکار را افزایش پیدا کند.
گاهی اوقات هم کمالطلبی باعث به تعویق انداختن کارها میشود برای اینکه در زمان مناسبتر و با کیفیت بهتر انجام شود. گاهی اوقات نیز با وجود به پایان رساندن کاری، پروندهاش را نمیبندیم تا نواقص و ضعفهای احتمالی آن را در زمانی مناسبتر بهبود دهیم.
ضعف در مدیریت زمان هم نکتهی دیگری است که باید به آن توجه داشتهباشیم. گاهی خیلی از مشکلات (مثل اهمالکاری یا کمالگرایی) باعث میشوند که در ظاهر فکر کنید مشکل مدیریت زمان دارید. اما ممکن است به خاطر ضعف در مدیریت زمان این مشکل برای شما پیش بیایدو شما فردی بسیار متعهد باشید و اهمالکاری جزو ویژگیهایتان نباشد؛ و این ضعف شما را مدام به نقطهای میرساند که از تعهدات خودتان عقب بمانید و نظم درونیتان نیز در پی بینظمی بیرونی، بهم بریزد و مختل شود.
علاوه بر این، کسانی هم هستند که اهمالکاری را به عنوان یک استراتژی انتخاب کردهاند! یعنی برخی از ما به نتیجه میرسیم که کارهای دقیقه نود (در لحظه آخر) را بهتر انجام میدهیم. به این دلیل که در این شرایط که استرسزا است یاعث میشود بدن در حالت پرانرژی و برانگیخته قرار داشته باشد. این کار اگر چه در نگاه اول میتواند قابل دفاع و مثبت باشد، اما این الگوی رفتاری در بلندمدت، به معنای تحمل دائمی استرس (= استرس مزمن) خواهد بود و میتواند ضررهای زیادی به سلامتی جسمی میرساند.
برنامهها و اقدامهای غلبه بر اهمالکاری را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: کارهای بنیادی و اقدامهای تکنیکی.
راههای بنیادی شامل:
- یادگیری برنامهریزی و مدیریت زمان
- افزایش عزتنفس
- مقابله با کمالگرایی
- افزایش هوش هیجانی
این کارها برای رهایی از اهمالکاری بسیار مفید و اثربخش هستند. اما یادتان نرود اهمالکاری در کوتاهمدت شکل نگرفته که سریع اصلاح شود پس برای درمان نیز نیاز به زمان زیادی دارد و باید در بلندمدت برایشان وقت بگذارید.
در کنار این راهحلها، برخی تکنیکها هم وجود دارند که کمک میکنند در کوتاهمدت به دستاوردهای قابلقبولی برسید و فرآیند اهمالکاری خود را تا حدی کنترل و کاهش دهید. در ادامه به نمونه های مختلفی در مقالات زیر میپردازیم.
دیدگاهتان را بنویسید